در ادامه به بیوگرافی محسن رمضانی و همسرش و فرزندان و عکس و علت نابینا شدن و فیلم هایی که نقش افرینی کرده را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بیوگرافی محسن رمضانی و همسرش
محسن رمضانی متولد ۲۰ تیر ۱۳۶۵ بازیگر میباشد وی دارای دیپلم افتخار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم به رنگ خدا است در سال ۱۳۷۶ مجید مجیدی کارگردان فیلم رنگ خدا به مجتمع نابینایان شهید محبی مراجعه کرد تا از بچه ها تست بگیرد و یک نفر را برای بازی در فیلم رنگ خدا انتخاب کند.
محسن رمضانی متاهل بوده و دارای یک فرزند دختر است.
گلایه از اهالی سینما
حسن رمضانی که به همراه مادر، همسر و بهترین دوستش در این برنامه شرکت کرده بود، درباره سیر زندگیاش پس از بازی در «رنگ خدا» و شهرتی که به دست آورد گفت: من یک آدم احساسی هستم. هر کس به من یک مقدار محبت کند متاسفانه زود فریب میخورم و همین باعث شد که از نظر روحی پس از این فیلم دچار مشکل شوم. وقتی من وارد عرصه سینما شدم و همه من را شناختند هر کسی از راه رسید به من حرفی زد. یکی گفت چه بازیگر خوبی، دیگری گفت کاش چشمهایم برای تو بود. یکی دیگر گفت من هیچوقت تو را تنها نمیگذارم و یکی هم گفت هر وقت مشکلی داشتی من مشکلت را حل میکنم. همه فکر میکردند مشکلات من مالی است. من فریب خوردم و وقتی به خودم آمدم دیدم تمام آدمهایی که به من میگفتند دوستت دارم، هیچوقت تنهایت نمیگذارم، فقط به فکر منافع خودشان بودند.
محسن رمضانی کیست و اهل کجاست
وی هنرپیشه فیلم رنگ خدا مباشد.
محسن رمضانی در روز ۲۰ تیرماه، سال ۱۳۶۵ در یک روستابه نام شیروان چشم به جهان گشوده است.
وی در چندین فیلم بازی نموده و در هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار هنرپیشه نقش نخست مرد را برای اجرا در فیلم رنگ خدا با ساختهی مجید مجیدی دریافت نموده است.
دیالوگ ماندگار فیلم رنگ خدا
دیالوگ ماندگار فیلم رنگ خدا «میدونی چیه؟ هیچکس منو دوست نداره، عزیزم منو دوست نداره، چون اگه چشم داشتم، میرفتم مدرسه روستا، همه بچههای روستا اونجا درس میخونن غیر من، که باید برم مدرسه نابینا ها که انور دنیاست ، معلممون میگه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره، به خاطر اینکه نمی بینید، اما من گفتم اگه مارا دوست داشت ما را نابینا نمیکرد تا اونو نبینیم، اما او گفت خدا دیدنی نیست، خدا همه جا هست، شما میتونید اونو حس کنید، شما میتونید اون رو با دستاتون ببینید، همه جا رو میگردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیز رو بهش بگم، هرچی که تو دلم هست.»
وضعیت تاهل و خانواده
محسن رمضانی متاهل است وازدواج نموده و با مادر و همسر خود درتهرانسر، شهر تهران سکونت دارند.
شغل ایشان اپراتوری میباشد.
ایشان هنرپیشه نقش محمد در فیلم رنگ خدا، که حال در سن سی سالگی است و پس از گذشت سالیان سال از بازیاش در فیلم مجید مجیدی، اکنون در کنار همسر و مادر خود در تهرانسر ساکن میباشد، متاسفانه پدرایشان فوت نموده است.
محسن رمضانی بیان می کند : «در مجتمع نابینایان شهید محبی در حال درس خواندن بودم، که یک روز آقای مجیدی آمد تا برای فیلمش از بچهها تست بگیرد و به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من هم جواب دادم اگر خدا بخواد و این شانس را داشته باشم، ولی در آخر از ۵۰۰ نفر تست گرفت که در آخر من منصوب شدم.
سابقهی هنرپیشگی محسن رمضانی
ایشان با ایفای نقش در فیلم رنگ خدا، از نوجوانی وارد دنیای هنرپیشگی شد و در بازی کردن در نقشش خیلی خوش درخشید.
وی نخستین بازی خود را در نقش محمد ایفا نمود، که همین باعث درخشش و خود واقعی اش در فیلم سبب شد برای ایفا در مجموعه «چراغ های خاموش» با ساختهی کاظم بلوچی انتخاب شود و در کنار هنرپیشگانی از جمله :
اسماعیل شنگله، هایده حائری و مهدی سلوکی وهمچنین در مجموعه نمایش خانگی «ابله» با ساختهی کمال تبریزی بازی کند.
وی همچنان در فیلم «خیابان های آرام» با ساختهی کمال تبریزی و در فیلم ویدیویی «انگشتر» ایفای نقش نموده است.
شغل محسن رمضانی ایشان اکنون اپراتور است و از فعالیتی که انجام میدهد، رضایت کامل دارد.
از برنامه های تلویزیونی اخباربه ۲۰ و ۳۰ علاقه بسیار دارد و همیشه گوش می کند.
فیلمهایو محسن رمضانی.
رنگ خدا با ساختهی مجید مجیدی در سال ۷۶
چراغ های خاموش با ساختهی کاظم بلوچی سال ۸۰
خیابان های آرام با ساختهی کمال تبریزی سال ۸۹
مجموعه ابله به کارگردانی کمال تبریزی
فیلم انگشتر.
سریال چراغ های خاموش:
در سال ۱۳۸۰ در سریال تلویزیونی چراغ های خاموش به کارگردانی کاظم بلوچی بازی کرد.
از بازیگران سریال چراغ های خاموش می توانیم به فرامرز صدیقی، رحیم نوروزی، خسرو احمدی، محسن رمضانی، اسماعیل شنگله، هایده حائری، بهزاد رحیم خانی و … اشاره کنیم.
فیلم خیابان های آرام:
در سال ۱۳۸۹ در فیلم سینمایی خیابان های آرام به کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی به ایفای نقش پرداخت.
از بازیگران فیلم خیابان های آرام می توانیم به حسن معجونی، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، سوگل قلاتیان، رضا داوودنژاد و … اشاره کنیم.
همزمان با روز نابینایان به سراغ بازیگر نابینای فیلم «رنگ خدا» رفتیم که امروز 29 سال دارد و در کنار مادرش در حوالی تهرانسر زندگی می کند. جایی که رفت و آمد هواپیماها و صدای ناشی از آن بارها صحبت های ما را قطع می کند و خود محسن هربار به شوخی مقصدی را برای هر یک از هواپیماها مشخص می کند.
رمضانی که عکسی از فیلم «رنگ خدا» را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت: در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچه ها تست بگیرند، به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم ، بله.
وی ادامه داد: ایشان از حدود 500 نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم.
این بازیگر افزود: آن موقع سریال «همسران» را دنبال می کردم و گوش می دادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد می شویم و کار تمام می شود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت می داد ، خنده ام می گرفت و مدام سرم را قایم می کردم.
رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود 180 روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم ، گفت: تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع 10 ، 11 سال داشتم خوش گذشت.
وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد: سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را می پرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم.
رمضانی درباره فعالیت های هنری اش بعد از «رنگ خدا» گفت: در سریال «چراغ های خاموش» به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله ، هایده حائری و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در «خیابان های آرام» داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی «انگشتر» که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را می ساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به «رنگ خدا» نمی رسید.
این بازیگر در بخش دیگری از این گفت وگو درباره نحوه حفظ کردن دیالوگ هایش در فیلم «رنگ خدا» به ایسنا گفت: آقای جواد کاسه ساز با من تمرین می کرد و برای حفظ کردن دیالوگ ها با من کار می کرد. این کار اصلا برایم سخت نبود و معتقدم آدم به هرچه که علاقه داشته باشد ، می رسد.
وی با اشاره به روزهای بعد از حضورش در فیلم «رنگ خدا» اظهار کرد: دیگر معروف شده بودم و هر کسی از جایی خودش را به من می رساند و اظهار لطف و رفاقت می کرد. رفاقتی که برای بعضی ها عمقی و برای برخی تنها سود و نفع بود. در مدرسه هم همه خوشحال بودند و محبت می کردند.
رمضانی ادامه داد: شبی که برای اولین بار فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، ساعت 11 شب بود که همه به من تبریک گفتند. شب خوبی که دوست دارم باز هم تکرار شود که البته تکرار آن بستگی به نویسندگان و کارگردانان قهار سینمای ایران دارد که نقشی مناسب من بنویسند و بازی کنم.
وی افزود:هنوز هم من را در خیابان می بینند، می شناسند و می گویند:«شما همون رنگ خدا هستید» و من هم سعی می کنم با صبر و حوصله به ابراز احساساتشان پاسخ دهم. وقتی هم فیلم از تلویزیون پخش می شود دوستانم با من تماس می گیرند و تنها زمانی است که یادی از من می کنند.
محسن رمضانی درباره این روزهایش گفت:در حال حاضر اپراتور هستم و از کاری که می کنم رضایت دارم. از برنامه های تلویزیون 20 و30 را بسیار دوست دارم و سعی می کنم، هر شب آن را گوش کنم.
source