بازی Assassin’s Creed Shadows یک تجربه جذاب تاریخی است که ما را به ژاپن فئودالی در دوره «آزوچی-مومویاما» می‌برد. این بازی با روایتی جذاب و جهانی پویا توانست تا یک عنوان آبرومندانه برای این سری باشد. از نکات جذاب این بازی می‌توان به تقابل سامورایی‌ها با فرقه قاتلان اشاره کرد؛ دو گروهی که راه و رسم خودشان را در مبارزه دنبال می‌کنند و تا حد زیادی با هم در تضاد هستند. در ادامه به بررسی داستان بازی Assassin’s Creed Shadows همراه بخش مقالات رسانه دنیای بازی باشید.

فهرست داستان بازی Assassin’s Creed Shadows

در سایه‌های تاریخ، جایی که شمشیر و اندیشه به هم می‌پیچند، Assassin’s Creed Shadows روایتی دیگر از جدال جاودان روشنی و تاریکی به نمایش می‌گذارد. داستان بازی Assassin’s Creed Shadows در اواخر قرن شانزدهم ژاپن، به ویژه در دوره «آزوچی-مومویاما» (۱۵۷۳-۱۶۰۰) روایت می‌شود. این زمان، آشوب‌های سیاسی و نا آرامی‌های مدنی در این کشور شدت گرفته است. دورانی که در آن دایموها (اربابان و زمین‌داران بزرگ در دوران پیشامدرن ژاپن) برای کنترل کشور می‌جنگیدند.

اودا نوبوناگا، یکی از مهم‌ترین و قدرتمندترین دایموهای ژاپن تلاش می‌کرد تا قبایل مختلف را با هم متحد کند و ایشان را به یک ملت متحد تبدیل کند. این اقدام او اما به مذاق دیکتاتورهای خارجی خوش نیامد و آن‌ها توسط سازمان‌های شورشی‌ای که در سراسر کشور حضور داشتند، بر علیه نوبوناگا اقدامات بی‌شرمانه‌ای انجام می‌دادند. در اواخر دوره «سنگوکو»، توطئه‌ها و دسیسه‌های مشکوکی برای سرنگونی حاکم احتمالی ژاپن یعنی نوبوناگا انجام شد.

ما در بازی اساسینز کرید شدوز با دوشخصیت آشنا می‌شویم: یک سامورایی آفریقایی شریف به اسم «یاسوکه» و یک شینوبی (مبارزان مخفی در دوران ژاپن فئودال) جوان اما توانمند به نام «نائوئه». در ابتدا هرکدام داستان جدایی دارند اما این دو روایت جداگانه در ادامه در هم تنیده می‌شوند. ما در بازی با گذشته و انگیزه هرکدام از شخصیت‌ها آشنا می‌شویم. محور اصلی داستان مبارزات این دو برای آینده ژاپن و انتقام‌های شخصی است. نائوئه که به عنوان یک بانوی مبارز از قبیله «ایگا» شناخته می‌شود، در مخفی‌کاری و استفاده از سلاح‌های سنتی نینجا، تخصص دارد. در مقابل اما، یاسوکه، یک سامورایی قدرتمندی که در نبرد تن به تن، برتری دارد.

نه منطقه از ژاپن در این داستان بازی اساسینز کرید شدوز نقش مهمی را ایفا می‌کنند. این نه منطقه تاریخ، سیاست، فرهنگ و معماری خاص خودشان را دارند. یکی از این مناطق مهم استان «ایگا» نام دارد. مسیر دو شخصیت اصلی بازی، در طول لشکرکشی نوبوناگا در سال ۱۵۸۱ به استان ایگا با هم تلاقی می‌کند و آنها را به رویارویی با دشمنان مشترک و چالش‌های شخصی سوق می‌دهد.​

داستان بازی Assassin's Creed Shadows

در سال ۱۵۸۱، «شینباکوفو» که یک فرقه مخفی آدمکش است، به قبیله‌های نینجا در منطقه ایگا حمله و آن محدوده را با خاک یکسان می‌کند. هدف اصلی آن‌ها برای این حمله ریشه‌کن کردن تمام قبایل نینجا در آن روستا بود و اهالی ایگا در برابر این هجوم شرافتمندانه ایستادگی می‌کنند. «ناگاتو» پدر شینوبی جوان یعنی نائوئه است. پدر به فرزندش یکی از مهم‌ترین میراث‌های خانوادگی یعنی «هیدن بلید» را می‌دهد و دخترش را مامور می‌کند تا یک جعبه پنهان را از گورستانی که در تپه واقع شده، پیدا کند؛ درون این جعبه مرموز یکی از نشانه‌های سلطنتی افسانه‌ای قرار دارد.   

نقد و بررسی بازی Assassin's Creed Shadows

نائوئه جوان، جعبه را پیدا می‌کند اما توسط یک سامورایی نقابدار مورد حمله قرار می‌گیرد. در همین حال، پدر در نقش ناجی دختر ظاهر می‌شود و نائوئه را فراری می‌دهد اما خود به شدت زخمی و توسط سامورایی نقابدار به قتل می‌رسد. نائوئه تنها می‌شود و تنها حامی خود را از دست می‌دهد. او سوگند می‌خورد که انتقام بگیرد. نائوئه به سایه‌ها پناه می‌برد، زخم‌های کهنه را در جان خویش می‌پرورد، تا روزی چون خنجری بی‌امان بر گلوی ظلم فرود آورد.

آن سمت داستان بازی اساسینز کرید شدوز ما با شخصیت دیگری آشنا می‌شویم. «دیوگو»، برده‌ای سابق اهل موزامبیک که به یاسوکه تغییر نام داده است، به عنوان یک سامورایی در بین نیروهای نوبوناگا انجام وظیفه می‌کند. او به ایگا فرستاده می‌شود تا به مردم آنجا کمک کند.

پس از مرگ نوبوناگا، یاسوکه به یک رونین (سامورایی بدون ارباب) تغییر وجه می‌دهد. او شاید اربابش را از دست داده باشد اما آرمان‌هایش را فراموش نکرده است. یاسوکه در طی ماموریتش به ایگا با نائوئه آشنا می‌شود و وقتی هیدن بلید نائوئه را می‌بیند، به این موضوع پی‌ می‌برد که هر دو سرنوشتی مشابه دارند. پس برای یک هدف مشترک دست به شمشیر می‌شوند.

یاسوکه مبارزی شریف و قوی است. او که در طول مسیر در کنار نائوئه می‌جنگد، از سلاح‌های سنتی سامورایی مثل کاتانا و ناگیناتا استفاده می‌کند. این سامورایی سیاه‌پوست یک انگیزه شخصی دارد. او متوجه می‌شود افرادی که به او ظلم کردند و مادرش را به قتل رساندند، همچنان در ژاپن قدرت دارند و به مردم ستم می‌کنند. پس تصمیم می‌گیرد همه آن‌ها را از تیغ بگذراند.

آن‌ها بازماندگان ایگا و نینجا‌های متواری آن منطقه را متحد می‌کنند و «کاکوشیبا ایکی»، انجمن شمشیر پنهان، را تشکیل می‌دهند. هدف اصلی یائوئه و یاسوکه، سرنگونی فرقه مخفی پشت قتل‌عام ایگا، یعنی شینباکوفو است.

در طی یکی از ماموریت‌ها، «هانزو» که یک نینجای سابق از ایگا است، به نائوئه در مورد جعبه سلطنتی (Imperial Regalia) صحبت می‌کند و ارزش واقعی آن را به شینوبی جوان توضیح می‌دهد. والدین نائوئه یعنی ناگاتو و مادرش «تسویو» برای محافظت از این جعبه و محتویاتش جان خود را از دست داده‌اند.

نائوئه و یاسوکه بعد از کشتن اکثر فرماندهان و افراد مهم فرقه شینباکوفو توانستند رهبر واقعی این فرقه را پیدا کنند. «آشیکاگا یوشی‌آکی» مغز متفکر حمله به ایگا بود. او توسط نوبوناگا، از سلطنت خلع و به یک شوگان تبعیدی تبدیل شده بود، می‌خواست با نابودی ایگا، دوباره قدرتش را به دست آورد اما سایه‌های خرابه‌های ایگا، او را تعقیب کردند و حقایق مهمی از این فرد مرموز یادگرفتند.

بعد از شکست نیروهای یوشی‌آکی، نائوئه متوجه می‌شود که مادرش زنده و در «یاماتو» سرنخ‌هایی از او پیدا شده است. پس این شینوبی جوان شروع به جمع‌آوری قطعات و سرنخ‌های پراکنده از Imperial Regalia می‌کند تا شاید ردی از مادرش پیدا کند.

مثل تمام سری‌های بازی، شخصیت‌های داستان اساسینز کرید شدو هم با «تمپلارها» مبارزه می‌کنند. تمپلارفرقه‌ای است که خواهان نظم و کنترل جهانی‌ هست و این موضوع برای مبارزان سایه‌ها که برای روشنایی و عدالت می‌جنگند، خوشایند نیست. یکی از اشخاصی که شجاعانه و بدون ذره‌ای ترس در ژاپن با تمپلارها مبارزه می‌کرد، تسویو بود.  در اینجا عدالت دیگر واژه‌ای تهی نیست، بلکه زخمی است که در دل ستم حک شده است.

تاریخ انتشار بازی Assassin's Creed Shadows

تسویو برای اهالی محلی یک نینجا افسانه‌ای است. او یکی از آدمکش‌های نخبه در سرزمین آفتاب بود که توسط امپراتور استخدام شد تا از نشان سلطنتی محافظت کند. سال‌ها قبل از این اتفاقات، این مبارز شجاع برای بازیابی و پیدا کردن قطعات دزدیده شده سلطنتی به یک ماموریت فرستاده شد و هرگز برنگشت. هیچ ردی از او باقی نمانده بود و مردم محلی باور داشتند که در مبارزه کشته شده است. نائوئه متوجه می‌شود که مادرش هنوز زنده و حتی ماموریتش را هم کامل کرده است. پس شینوبی جوان به دنبال این نینجا افسانه‌ای می‌گردد.

نائوئه در یاماتو یک معبد قدیمی پیدا می‌کند که راه ورود به آن سه جعبه سلطنتی است. او جعبه‌ای که پدرش برای محافظت از آن جان خود را از دست داد را در مکان معین شده قرار می‌دهد. یکی دیگر از جعبه‌ها در اختیار هانزو قرار داشت و جعبه آخر همچنان پنهان شده بود. نائوئه و هانزو باور دارند که تسویو زنده است و جعبه را در اختیار دارد، پس با هم متحد می‌شوند تا او را پیدا کنند.

از سوی دیگر، سامورایی آفریقایی ما، با «دو آرته دملو» روبه‌رو می‌شود. یاسوکه پی می‌برد که مادرش به دست این فرد اعدام شده است. پس شمشیرش را محکم‌تر از قبل در دست می‌گیرد، دندان‌هایش را به هم می‌فشارد و از تمام زورش برای نابودی دو آرته استفاده می‌کند. برای یاسوکه انتقام چیزی نبود جز تکرار همان زخم نخستین، اما با عزتی که از دل تاریکی به دست آمده است.

بهترین بازی‌ های اساسینز کرید

داستان بازی اساسینز کرید شدو، پایانی باز دارد. نائوئه و یاسوکه توانستند انتقام خویشاوندان خود را بگیرند و هنر نینجا قبیله ایگا را زنده نگه دارند. اما نائوئه نتوانست مادرش را پیدا کند و آخرین جعبه سلطنتی را بازگرداند. به احتمال زیاد در آینده‌ی نه چندان دور ما شاهد بازگشت این دو مبارز شجاع خواهیم بود تا بتوانیم پرده از راز‌های باقیمانده مثل اسرار معبد و نینجای افسانه‌ای یعنی تسویو برداریم.

سری بازی‌های اساسینز کرید به سبب خاطراتی که در ذهن و قلب گیمرها حک کرده‌اند، همیشه قابل ستایش بودند و هستند. در بازی Assassin’s Creed Shadows، ما وارد دنیایی می‌شویم که در آن قدرت، خیانت و انتقام در هم گره خورده‌اند. شخصیت‌های بازی برای انتقام از ظالمان با شجاعت در برابر آنان می‌ایستند. مثل باقی شخصیت‌های اساسینز، آن‌ها یاد می‌گیرند که برای نجات سرزمینشان، باید گاهی از نور فاصله بگیرند و در تاریکی حرکت کنند.

این بود داستان بازی Assassin’s Creed Shadows. نظر شما همراهان همیشگی دنیای بازی در مورد این اثر یوبیسافت چیست؟ تا چه حد از داستان بازی اساسینز کرید شدوز لذت بردید؟

source

توسط funkhabari.ir