وبسایت CBR در مقالهای جنجالی به رتبه بندی شخصیتهای محبوب سریال Game of Thrones پرداخته که رتبه نخست میتواند شما را شگفتزده نماید.
مخاطبین تلویزیونی در دهه ۲۰۱۰ میلادی شاهد ساخته شدن و پخش یک حماسه تکرار نشدنی تحت عنوان Game of Thrones (بازی تاج و تخت) بودند که نه تنها این مدیوم را برای همیشه متحول کرد، بلکه روایتی حماسی، فانتزی و سیاسی از دنیایی را پدید آورد که به راحتی آب خوردن میتوانست قهرمانانش را به کشتن داده و کلیت داستان را از این رو به آن رو نماید.
اگرچه که این سریال افت کیفیت فاحش و غیرقابل بخششی را با فصلهای هفتم و هشتم تجربه کرد و پایان بندی ناامید کنندهای را رقم زد اما به صورت کلی نمیتوان ارزشهای آن را نادیده گرفت. اثری که در سال ۲۰۱۹ میلادی پایان یافت و بعید به نظر میرسد که حتی اسپینآفهای ساخته شده از دنیای جرج آر. آر. مارتین نیز بتواند روایتی در حد و اندازه بازی تاج و تخت را پدید بیاورد.
شاید بتوان گفت که مهمترین ویژگی این سریال برخورداری از طیف وسیعی شخصیت منحصر به فرد و جذاب بود که هر یک در چنین دنیای فانتزی و شگفتانگیزی اهدافی خاص را دنبال کرده و چه بسا برای تحقق خواستهها و کسب پیروزیهای سیاسی حاضر به انجام کثیفترین کارهای ممکن نیز بودند. بازی سیاسی Game of Thrones به حدی ناب و بیرحمانه جلوه کرد که در طول ۸ فصل مرگ شخصیتهای متعدد و محبوبی را در پی داشت.
حال وبسایت CBR در یک رتبه بندی عجیب و جالب توجه به سراغ محبوبترین شخصیتهای حماسه HBO رفته و قهرمانان، ضدقهرمانان و شروران خاطرهانگیزی را در مقاله خود مورد اشاره قرار داده است. شخصیتهایی که جایگاه و رتبه برخی از آنها قطعاً شما را شگفتزده خواهد کرد.
۲۰. کال دروگو
قطعاً زمانی که برای نخستینبار شاهد حضور رهبر دوتراکیها یعنی کال دروگو در مقابل دوربین بودید، احساسی خوبی نسبت به وی نداشته و چه بسا از او تنفر داشتهاید.
با این حال علیرغم فرصت کمی که در اختیار جیسون موموآ قرار داده شد، توانست تا شخصیت کال دروگو را منحصر به فرد و دوست داشتنی جلوه دهد که اساساً در پس ظاهر خشن و بیرحمش مردی توانمند و دوست داشتنی وجود داشت که زمان کمی برای عاشقی به وی اعطا شده بود. تصور این که در صورت زنده ماندن چه تاثیری میتوانست در کلیت داستان Game of Thrones داشته باشد، رویای شیرینی به شمار میرود که البته هیچگاه رنگ و بوی واقعیت به خود را نخواهد دید.
۱۹. مارجری تایرل
خانواده تایرل به مانند استارک بازیچه دست سرسی لنیستری شدند که برای کسب قدرت حاضر به نابودی هر کسی بوده است. یکی از این افراد مارجری تایرل نام دارد که برخلاف ظاهرش از ذات خوبی برخوردار بود.
اگرچه که او نیز رویای تبدیل شدن به ملکهای قدرتمند را در سر داشت اما اهداف خیرخواهانهتری نسبت به سرسی دنبال میکرد و چه بسا اقدامات خوب و ارزشمندی را در قبال مردم انجام میداد. همین که بتواند در جایی دوام بیاورد که توسط سرسی به آشوب و فساد کشیده شده است، جای تقدیر داشته و نشان میدهد که مارجری تایرل زن شجاع و باهوشی به شمار میرود که اگر دشمن خود را دست کم نمیگرفت، میتوانست زنده مانده و تاثیرات قابل توجهی بر سرزمین وستروس از خود بر جای بگذارد.
۱۸. ند استارک
ند استارک نماد شرافت و ذات پاکیست که متاسفانه جایی در کلیت بازی سیاسی این مجموعه نداشته و به همین دلیل نیز نخستین قهرمانی به شمار میرود که فدای جاهطلبی شخصیتهای پشت پرده شده است.
او ناخواسته درگیر اتهامات و مسائلی شد که هیچ دخالتی در آنها نداشت و اعدام بیرحمانه وی نقطه آغازی بر بدبختی و فلاکت خاندان استارک به شمار میرود که مرگ همسر و فرزندانش را در پی داشته است. مرگ ند استارک برای مخاطبینی که آشنایی با لحن دنیای جرج آر. آر. مارتین نداشتند، شوک بزرگی به شمار میرفت تا نشان دهد که این مجموعه جایی برای قهرمانان پاک و شرافتمند نخواهد بود. شاید که اگر ند استارک سیاست را بلد میبود، میتوانست سرزمین وسترس و جان اعضای خانوادهاش را نجات داده و از قدرت گرفتن لنیسترها جلوگیری میکرد!
۱۷. جورا مورمونت
جورا مورمونت فرزند طرد شده خاندانش در ناامیدترین لحظه ممکن با دنریس تارگرین آشنا شد و فرصت جدیدی را در زندگی پیدا کرد که میتوانست به رستگاری شخصیتی وی ختم شود.
مردی که در ابتدا به عنوان یک جاسوس کار خود را آغاز نمود، شیفته شخصیت دنریس شد و در نهایت نیز در دام عشق وی گرفتار شد و به جنگجوی شرفتمندی تبدیل گشت که برای محافظت از جان معشوق خود حتی حاضر به فدا کردن جانش نیز بوده است. اگرچه که خاندان مورمونت فرصت حضور چندانی در سریال Game of Thrones نداشتند اما جورا مورمونت برخی از به یاد ماندنیترین سکانسهای این مجموعه را رقم زده و حسابی توسط طرفداران دوست داشته شده است. قهرمانی که با مرگی به یاد ماندنی و تاثیرگذار یکی از معدود اتفاقات مثبت فصل هشتم به شمار رفته است.
۱۶. سمول تارلی
شاید که دنیای Game of Thrones میانه خوبی با شخصیتهای شرافتمند و پاک نداشته باشد اما سمول تارلی در قامت بهترین دوست جان اسنو، یک استثنا به شمار رفته که در کمال تعجب تا آخر داستان نیز زنده مانده است.
شاید برای شما جالب باشد تا بدانید که او به عنوان نخستین فردی در این مجموعه شناخته میشود که یک وایت واکر را کشته است! سمول تارلی برخلاف ظاهرش و همچنین رفتار خصمانه اطرافیانش؛ هیچگاه تسلیم نشد و همیشه سعی داشت تا برای خیر و صلاح دوستانش به مبارزه بپردازد؛ مبارزهای که گاه در میدان نبرد و گاه در جنگهای کلامی بوده و جزو معدود کسانی به شمار میرود که از هویت واقعی جان اسنو باخبر بوده است. او تا ابد در قلب طرفداران بازی تاج و تخت به عنوان فردی دوست داشتنی و شریف حضور یافته و به نیکی از وی یاد خواهد شد.
۱۵. لرد واریس
قاعدتاً اگر پای سرویسهای اطلاعاتی سرزمین وستروس در میان باشد به نام لرد واریس برمیخوریم که از تمام اتفاقات در جریان بوده است.
نکته حائز اهمیت شخصیت پردازی وی در این است که ابتدا به شدت مرموز ظاهر شد تا حدی که نمیتوانستیم وفاداری او را مورد سنجش قرار دهیم؛ با این حال در نهایت مشخص شد که تنها و تنها در خدمت مردم سرزمین وستروس بوده است. کسی که خیر و صلاح دیگران را به منافع خود ترجیح میداد تا حدی که ابایی از کشته شدن در مسیر تحقق آرمانهای سرزمینش نداشت و در نهایت نیز با مرگ شوکهکنندهای روبرو شد که خشم مخاطبین سریال Game of Thrones را به همراه داشته است.
۱۴. تایوین لنیستر
تایوین لنیستر از یک ذهن سیاسی به تمام معنا و دیوانهوار بهره میبرد که برای تحقق اهدافش حتی به اعضای خانواده خود نیز رحم نمیکرد.
رهبری بیرحم، باهوش و غیرقابل پیش بینی که به معنای واقعی کلمه یک تنه جایگاه خانوادهاش را حفظ کرد و شرایط به قدرت رسیدن فرزندانش را مهیا نمود. تایوین لنیستر مرد سایههایی بود که اگرچه کسی او را پادشاه خطاب نمیکرد اما در تصمیمات جافری براتیون نقشی اساسی داشت و بدون اجازهاش کسی حتی اجازه آب خوردن هم نداشت. او نماد بارز شخصیتی بود که اگرچه رفتار و اعمالی منفورانه انجام میداد اما همین مسئله محبوبیت وی را در نزد طرفداران Game of Thrones برایش به همراه داشته است.
۱۳. سندور کلگین
یکی از بهترین شخصیتپردازیها در تمام طول ۸ فصل Game of Thrones به سندور کلگین مربوط میشود.
مردی که از محافظ پادشاه کار خود را آغاز نمود و سپس با اتخاذ تصمیماتی جالب توجه و مهم همچون نجات آریا و سانسا به شخصیتی محوری تبدیل شد که میتوانستیم او را جزو معدود آدمهای خوب داستان خطاب نماییم. جنگجویی بددهن و دوست داشتنی که از گذشتهای تیره و تاریک بهره میبرد و علیرغم آن که در ابتدا جزوی از لیست ترور آریا استارک قرار داشت اما به مرور با بروز رفتارهای دلسوزانه از این لیست خط خورد و در نهایت نیز رویارویی مرگباری را با برادرش رقم زد که به مرگ دردناک و به یادماندنی وی ختم شد.
۱۲. کرم خاکستری
چه کسی میتوانست حتی تصور نماید که یکی از اعضای ارتش آنسالید به چنین محبوبیت و جایگاهی در نزد طرفداران دست پیدا نماید؟
پس از کنترل دنریس تارگرین بر ارتش چندین هزار نفری آنسالیدها، سر و کله کرم خاکستری پیدا شد تا از نبوغ جنگی خود بهره گرفته و به یکی از شخصیتهای مهم داستان تبدیل شود. مردی در ظاهر آرام و خونسرد که به مرور شخصیتپردازی وی تکامل یافت و در نهایت نیز پس از تجربه تراژدیهای دردناک، آن ظاهر آرام خود را کنار گذاشت و دست به بیرحمیهای بسیاری زد که میتوانست جان شخصیت مهمی همچون جان اسنو را نیز در خطر قرار دهد. کرم خاکستری جزو نمونههای بارز سریال Game of Thrones محسوب میشود که از هیچ، به همه چیز رسید و در نهایت نیز در جنگ سیاسی میان رهبران وستروس، عزیزان خود را از دست داد و به نقطه اول بازگشت.
۱۱. اولنا تایرل
خاندان لنیستر به حدی دست به اعمال پلید و شرورانه زدهاند که از مخالفین بسیاری برخوردار هستند؛ یکی از مهمترین آنها زنی اشراف زاده و قدرتمند به نام اولنا تایرل نام داشته است.
زنی باهوش و سیاسی که تنفر خود از سرسی را برخلاف بسیاری از همتایانش مخفی نمود تا بتواند زنده مانده و از دشمن قسم خورده خود انتقام بگیرد. سرسی که به معنای واقعی کلمه خاندان تایرل را به خاک و خون کشید، موجب شد تا اولنا تایرل کینه عمیقی بر دل گرفته و با کشتن فرزندان وی انتقام خود را عملی نماید. زنی که در ظاهر شاید مسن و ناتوان به نظر برسد اما در پشت پرده دست به کارهای مرگباری زده بود که پس از آشکار شدن حقیقت حتی جیمی را نیز در بهت و حیرت فرو برد.
۱۰. اوبرین مارتل
اوبرین مارتل که جایگاه بازیگری پدرو پارسکال را در سینما و تلویزیون متحول نمود، از همان دقایق نخست حضورش در Game of Thrones دوست داشتنی و منحصر به فرد جلوه کرده بود.
مبارزی مرگبار که برای گرفتن انتقام خواهر و فرزند وی، قدم به وستروس گذاشت و به حدی بیپروا و شجاع ظاهر شد که بدون هیچ ترس و واهمهای علنی خاندان قدرتمند لنیستر را مورد تهدید قرار میداد. با این حال او نیز از دسیسههای این خاندان فاسد در امان نبود و یکی از دردناکترین و شوکهکنندهترین مرگهای تاریخ سریال را تجربه نمود که تمام بینندگانش را تا مدتها شوکه کرد. شاید که اگر کمی از غرور خود میکاست و دشمن خود را دست کم نمیگرفت، از میدان مبارزه زنده بیرون آمده و میتوانست انتقام خود را نهایی کند.
۹. سرسی لنیستر
سرسی لنیستر را میتوان منفورترین و کثیفترین شخصیت تمام ۸ فصل سریال Game of Thrones در نظر داشت که عملاً هیچ خط قرمزی برای بیرحمیهایش در نظر نمیگرفت.
زنی غیرقابل پیش بینی و به معنای واقعی کلمه خبیث که برای هر لحظه و هر اتفاقی یک نقشه در ذهن داشت و میتوانست برای هر فردی در درگاه پادشاه نقطه شومی را طرح ریزی نماید. سرسی لنیستر در مرگ دهها تن از شخصیتهای مهم داستان نقشی اساسی داشت و برای نشستن بر تخت پادشاهی به حدی جنون آمیز رفتار میکرد که حتی تهدیدی همچون وایت واکرها را نیز نادیده گرفته و انگار نه انگار که در بحبوحه آخرالزمان، پادشاهی بر وستروس هیچ اهمیتی نخواهی داشت. او کسی است که مخاطبین را شیفته پلیدیهایش کرده بود.
۸. تورموند جاینتسبین
تورموند جاینتسبین یکی از مردمان آزاد شمال دیوار محسوب میشد که در ابتدا به سبب رفتار تند و ظاهر ترسناکی که از خود بروز داد، مخاطبین سریال را وحشتزده کرده بود.
با این حال به مرور شخصیت پردازی وی قوت گرفت و با خود واقعیاش آشنا شدیم تا بفهمیم که نه تنها از قلبی رئوف بهره میبرد، بلکه به صورت کلی انسانی شوخ طبع و دوست داشتنی محسوب میشود که در رفاقت با جان اسنو هیچ حد و مرزی را قائل نخواهد شد. جنگجویی تسلیم ناپذیر که حتی در بدترین شرایط ممکن نیز پشت جان اسنو را خالی نکرد و به عنوان تنها شخصیتی محسوب میشود که تا پایان راه او را همراهی کرد. همچنین نباید کمدی عاشقانه تورموند جاینتسبین با برین تارث را فراموش نماییم که سکانسهای جذابی را در فضای آخرالزمانی فصل هشتم رقم زده بود.
۷. برین تارث
برین تارث سرگذشت سخت و چالشبرانگیزی را پشت سر گذاشته است. زنی که توسط اطرافیانش مورد تمسخر قرار میگرفت و میبایست تا در دنیایی مردانه، جایگاه خود را به عنوان یک شوالیه حفظ نماید.
با این حال او نماد یک شوالیه پاک و شرافتمندی بود که فارغ از بحث جنسیتی، هیچگاه پا پس نکشید و در برخی از مهمترین وقایع تاریخ سرزمین وستروس نقشی اساسی ایفا نمود. برین تارث زنی نجیب، شجاع، جنگجو و قابل اعتماد به شمار میرفت که هیچگاه به دوستان و متحدانش پشت نکرده و تاثیر بسزایی در قوس شخصیتی جیمی لنیستر داشت که قاعدتاً بدون حضور وی، جیمی نیز از فردی منفور و خودخواه به انسانی دوست داشتنی و فداکار تبدیل نمیشد.
۶. سانسا استارک
سانسا، فرزند دختر لوس ند استارک برای آن که جایگاه واقعی خود را در وستروس پیدا نماید، وقایع دردناک و تیره و تاریکی را پشت سر گذاشته است.
دختری که در رویای تبدیل شدن به ملکه تن به همراهی با جافری داد و برای حفظ جایگاه خود و خانوادهاش مجبور به اطاعت از کسانی شد که تنها و تنها قصد سوء استفاده از وی را داشتند. با این حال سختی روزگار حتی سانسا استارک لوس را نیز تحت تاثیر قرار داد تا به مرور یاد بگیرد که میبایست تا بر روی پاهای خود ایستاده و بدون تکیه و اعتماد بر کسی، جایگاه واقعیاش را در میان خاندانهای تشنه به قدرت پیدا نماید. کسی که در نهایت قلمرو استارکها را از باقی سرزمین وستروس جدا کرد و اعلام استقلال نمود تا بلکه بتواند انتقام خون مادر، پدر و برادرانی را بگیرد که یکی پس از دیگری فدای جاهطلبیهای لنیسترها شده بودند.
۵. جان اسنو
دنیای Game of Thrones به حدی بیرحم و مرگبار جلوه کرده که حتی فرد بیدست و پایی همچون سانسا را نیز گاهاً به سمت تاریکی سوق داده است. با این حال جان اسنو همیشه اصطلاح “شخصیت خوب داستان” را حفظ کرد و حتی در بدترین شرایط ممکن نیز حاضر به زیر پا گذاشتن خط قرمزهای اخلاقیاش نشد؛ که البته یکبار مرگش را به همراه داشت.
او به عنوان نماد رویارویی خیر و شر داستان به شمار میرود که رهبری مبارزه بر علیه وایت واکرها و شاه شب را بر عهده گرفت و پس از پشت سر گذاشتن وقایعی غیرقابل تصور، از پسری خام و بیتجربه به شاه شمالی تبدیل شد که حتی دنریس تارگرین مغرور را نیز با خود همراه کرد. علیرغم توانایی چشمگیر در مبارزه و حفظ شرافت اما از حماقتهای عجیبی رنج میبرد که در نهایت برایش گران تمام شد و شاید تنها کسی که لیاقت پادشاهی بر سرزمین وستروس را داشت، در کمال تعجب به آن سوی دیوار تبعید شد و به معنای واقعی کلمه همه چیزش را از دست داد.
۴. جیمی لنیستر
جیمی لیسنتر اوج نبوغ و مهارت نویسندگی حماسه Game of Thrones را به معرض نمایش میگذارد که کلاسی درسی برای دیگران محسوب میشود.
کسی که عین آب خوردن حاضر به فدا کردن یک کودک بیگناه بوده و او را از برجی بلند به پائین پرتاب میکند، درگیر مشکلات و چالشهای دردناکی میشود که به تحول شخصیتیاش دچار شده و در نهایت به مردی تبدیل میشود که برای نجات جان انسانها حاضر به ترک معشوقهاش بوده و به وینترفلی میرود که عالم و آدم خواستار مرگش خواهند بود. تحول شخصیتی که البته بدون حضور برین تارث ممکن نمیشد، جیمی لنیستر را از فردی منفور به قهرمانی دوست داشتنی تبدیل کرد که از وی فرماندهای معتمد، پدری دلسوز و عاشقی فداکار ساخت که هر مخاطبی را شیفته خود کرده است.
۳. دنریس تارگرین
دنریس تارگرین پیش از آن که به جنونی همچون پدرش دچار شده و یک شهر را تمام و کمال به همراه ساکنینش با خاک یکسان نماید، یکی از کاندیداهای اصلی برای تصاحب تاج و تخت به شمار میرفت که شخصیتی جویای عدالت را به معرض نمایش میگذاشت.
در ظاهر آخرین باقی مانده از خاندان تارگرین که بازیچه دست برادرش بود و ناخواسته تن به ازدواج با مردی داد که هیچ شناختی از وی نداشت. با این حال پیدا کردن تخم اژدهایان و مرگ همسرش سبب شد تا شخصیت دنریس تارگرین متحول شده و برای بازپس گیری تاج و تخت پدرش مسیر خطیر و پرفراز و نشیبی را آغاز نماید که در نهایت جنون و دیوانگی وی را به همراه داشت. شیوه پایان بندی زندگی وی را میتوان اوج حماقت تیم نویسندگانی خطاب کرد که هیچ درکی از شخصیت پردازی دنریس تارگرین نداشتهاند؛ رویکردی که بالعکس شخصیت پردازی جیمی لنیستر در نظر گرفته شده است.
۲. تیریون لنیستر
تیریون لنیستر نماد بارز کسی است که هوش و ذکاوت چشمگیر خود را فدای خباثت همچون باقی همتایانش نکرده است.
مردی که به سبب ظاهرش همیشه با رفتارهای تحقیر آمیز و ناپسندی از سوی خانوادهاش همراه بود و تنها جیمی را به عنوان برادر معتمد و حامی در کنار خود داشت، به عنوان یکی از دوست داشتنیترین شخصیتهای تاریخ سریال Game of Thrones به شمار میرود که فصل به فصل بر تواناییهای دیپلماتیک خود افزود و در نهایت به فرد تاثیرگذاری در وستروس تبدیل شد که میتوانست موجب نجات جان آدمها از دست افراد شروری همچون سرسی لنیستر شود. یکی از دردناکترین سکانسهای این مجموعه به نابودی خاندانش توسط دنریس مربوط میشود که هیچ کاری از دستش برنمیآمد و تنها میتوانست از دست رفتن جیمی و سرسی را زیر شعلههای آتش و خرابههای شهر شاهد باشد.
۱.آریا استارک
در نهایت نوبت به محبوبترین شخصیت سریال Game of Thrones (از دید CBR!!) میرسد که کسی نیست جز آریا استارک، دختری که به عنوان ناجی بشریت و قاتل شاه شب شناخته میشود.
کوچکترین فرزند ند استارک که برخلاف خواهرش ساناس، از همان قسمت نخست نشان داد که هر چیزی میتواند باشد الی احمق و ساده! دخترکی که شاهد اعدام پدرش بود و سپس سفری ناخواسته را با سندور کلگین آغاز کرد تا تجربه بیرحمیهای گوشه و کنار وستروس به تحول شخصیتی وی منجر شود. آریا استارک از وقایع مرگبار و دیوانهواری جان سالم به در برده و تجربیات ارزشمندی را کسب نموده تا در نهایت بتواند به عنوان قاتل شاه شب و ناجی بشر، محبوبترین شخصیت این مجموعه لقب بگیرد که طرفدارانش خواستار ساخت اسپینآفی با محوریت وی بوده باشند.
از دید شما محبوبترین و دوست داشتنیترین شخصیت سریال Game of Thrones چه نام دارد؟ اگر که شما نویسنده این مجموعه بودید، چه پایانی را در نظر میگرفتید و واقعه مهمی همچون شب طولانی را چگونه به تصویر میکشیدید؟ نظرات و دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR
source